میشه گفت روز بدی نبود
در واقع بیشتر روز با خانوادم بودم
بهترین قسمتش ملاقات با روانشناس بود
امیدوارم بعد از جلسه دوم دیگه حکم رو صادر کنه...
راستش دیگه تحمل این خانواده و این رفتارهاو بی احترامی ها رو ندارم.. خوشی ها یا خیلی موقته یا اصلا وجود نداره یا رفع تکلیفه یا فیلمه....
خیلی خسته شدم، دیگه نمی تونم ریسک کنم
ازشون متنفرممممممممممم
برام دعا کنید...
امیدوارم موفق بشی
یکی و میشناختم که اونم شرایط تورو داشت بعداز کلی تحمل بالاخره به آخر راه رسید البته اون یه پسر داشت وتونست بچه رو پیش خودش نگه داره
الان ۸ماهی که از طلاقش میگذره وخوشبختونه دوباره ازدواج کرده
شرایط سختی رو داری سپری می کنی فقط باید به اعصابت مسلط باشی تا بتونی درسترین تصمیمو بگیری
هنوز که تنظیمات نظر دهی رو درست نکردی؟
سلام خبری ازت نیست